تصاوير و استعارات در بخش هاى آغازين سوره‏هاى مكى‏

پدیدآورانگلیکا نویورت‏

نشریهبولتن مرجع 6

تاریخ انتشار1388/01/28

منبع مقاله

share 809 بازدید
تصاوير و استعارات در بخش هاى آغازين سوره‏هاى مكى‏

‏آنگليكا نويورت‏

معنادار بودن بخشهاى آغازين متون ادبى، با در نظر گرفتن ارزش اطلاعاتى آن‏ها حقيقى شناخته شده است. اين واقعيت از ديرباز در ادبيات عرب در مورد شاخص‏ترين نوع ادبى، يعنى قصيده، شناخته شده بوده است و بخش آغازين و كاملاً كليشه‏اى قصايد و ديگر انواع ادبى مورد بررسى كامل دانشمندان متعددى قرار گرفته است. اين در حالى است كه هيچ كس اهميت ويژه بخشهاى آغازين سوره‏هاى قرآنى براى متن كامل سوره را تاكنون بررسى نكرده است؛ اما اين امر به معناى جالب توجه نبودن بخشهاى آغازين سوره‏هاى مكى نيست.
در بررسى حاضر تمام سوره‏هايى كه با گروه‏هاى قسم آغاز مى‏شوند، مورد مطالعه قرار مى‏گيرند. اين سوره‏ها را كه (به استثناى) يك سوره، يعنى سوره صافات) براساس زمان نگارى نلد كه مربوط به نخستين دوره مكى است، مى‏توان به صورت زير دسته‏بندى كرد:
1- گروه‏هاى قسم از نوع و الفاعلات: سور صافات، ذاريات، مرسلات، نازعات، عاديات.
2- گروه‏هاى قسم كه اشاره به اماكن مقدس و چيزهاى ويژه دارد: سور طور، بلد، تين.
3- گروه‏هاى قسم كه راجع به پديده‏هاى عالم و برخى دوره‏هاى زمانى شب و روز است: سور بروج، طارق، فجر، شمس، ليل، ضحى.
گروه‏هاى قسم در اين نوع خاص كه گاه بدون كاركرد آغازين شاخصى ظاهر مى‏شود، در بخش‏هاى داخلى سور عهد نخست مكى نيز قابل مشاهده است.
مفسران مسلمان و دانشمندان غربى گروه‏هاى قسم از نوع «و الفاعلات» را پيچيده‏ترين نوع دانسته‏اند. اين قسم‏ها، نام اشياى مورد قسم را به طور واضح ذكر نمى‏كند، بلكه با توصيف آن‏ها به عنوان اشيايى كه به حركت درآمده (به استثناء سوره‏اى كه بعداً مى‏آيد و موضوع مورد بحث در آن به صورتى سريع به حركت در آمده است) و در حركت‏هاى پياپى و مختلف به آنها اشاره مى‏كند. قسم‏هاى اين نوع جايگاهى استثنايى را در قرآن به خود اختصاص مى‏دهند تا جايى كه زبان استعاره‏اى متمايزى را از باقى گروه‏ها پديد مى‏آورند.
در سوره 100 (عاديات) چنين مى‏خوانيم:
1- والعاديات ضبحاً
2- فالموريات قدحاً
3- فالمغيرات صبحاً
4- فاثرن به نقعاً
5- فوسطن به جمعاً
6-...
پنج آيه دربرگيرنده قسم نوعى تابلو ترسيم مى‏كنند: حركتى مستمر و سريع گروهى از اسبان كه راكبان آنها به جنگ مى‏روند. آنچه در اين تابلو شاخص است، پيشرفت و حركت آنان است كه در پايان، به يك توقف ناگهانى كه به مثابه مقصدى براى آن حركت و عبارت از اردوگاه دشمن است، منتهى مى‏شود. مضمون سوره با استعانت از حروف «ف» كه متضمن مفهوم پيشرفت است، بيان مى‏گردد. اين حركت كه صريحاً به «اغاره» توصيف شده است (فالمغيرات صبحاً) به سوى هدفى تعيين شده هدايت مى‏شود. آمدن به سراغ دشمن و غافلگير ساختن او، آن هم زمانى كه او در خواب است .
نمونه بعد سوره 79 (نازعات) است:
1- و النازعات غرقاً
2- والناشطات نشطاً
3- والسابحات سبحاً
4- فالسابقات سبقاً
5- فالمدبرات امراً
6-...
مفسران در تفسير تصاوير گروه قسم‏هاى اين سوره اتفاق نظر ندارند. تفسير رايج، اسمهاى فاعل آغاز سوره را ناظر به فرشتگان مرگ مى‏داند. با اين حال تنها تفسير قابل قبول، اين است كه گروه قسم‏هاى مزبور، هماهنگ با گروه قسم‏هاى آغاز سوره و العاديات، ناظر به گروهى از سواران است. تفسير مجموعه «والفاعلات» به آنچه به فرشتگان باز مى‏گردد، ناشى از تفاسير سنتى قرآن كريم است كه توسط مسلمانان صورت گرفته است (در اين زمينه مدارك معتبرى توسط طبرى، زمخشرى، و ابن قيم جوزى نقل شده است). تفسير مزبور با اصل توضيح تصاوير هماهنگ با تصوير نگارى اسلامى هدايت شده است.
نمونه بعدى سوره 77 (مرسلات) است:
1- والمرسلات عرفاً
2- فالعاصفات عصفاً
3- و الناشرات نشراً
4- فالفارقات فرقاً
5- فالملقيات ذكراً
6-...
اين فقرات نيز بر حسب تفسير رايج به فرشتگانى با فعاليت‏هاى متنوع باز مى‏گردد و يا به احتمال بيشتر به بادهايى اشاره دارند كه ابرهاى طوفان را با خود مى‏آورند كه خود ارائه كننده تصوير مجازى نزديك شونده است. بار ديگر ما با تابلويى از حركتى منظم و مستمر مواجهيم. توانايى به ثمر رساندن خدمتى دينى كه به پديده‏هاى طبيعى نسبت داده شده باشد - و ما نمونه‏اى ازآن را در اينجا مى‏بينيم - مشكلى جدى ايجاد نمى‏كند. اين سوره به صورتى بسيار هماهنگ با سوره نازعات، به صراحت وقوع حوادث مربوط به آخرت را گوشزد مى‏كند: انما توعدون لواقع.
سوره 51 (ذاريات):
1- والذاريات ذروا
2- فالحاملات وقراً
3- فالجاريات يسراً
4- فالمقسمات أمراً
5- انما توعدون لصادق‏
6-...
گروه قسم‏ها در اينجا، تابلويى از ابرها را ارائه مى‏كند كه نشانى از باران طوفان‏زا است. در اينجا نيز حركتى مستمر دركار است كه تا زمان رسيدن به مقصد خويش ادامه مى‏يابد. ابرها، بار ديگر نمونه‏هايى از مشخصات ويژه مربوط به مرگ و آخرت شده‏اند. در پايان نيز وقوع امرى كه هنوز زمان آن فرا نرسيده و تجربه نشده است، اعلام مى‏گردد: انما توعدون لصادق.
سوره 37( صافات):
1- والصافات صفا
2- فالزاجرات زجراً
3- فالتاليات ذكرا
4- ان الهكم لواحد
5- رب السماوات و الارض و ما بينهما و رب المشارق‏
در اينجا، گروه قسم‏هاى متعلق به سوره‏اى مربوط به دوره دوم زمان مكى و آخرين سوره‏اى است كه با نوع «والفاعلات... ان» آغاز شده است. قسم‏هاى آغاز اين سوره به مثابه رحم تصاوير عمل كرده است و كاركرد دوم قسمها در بخشهاى آتى سوره به قوت خود باقى است، آنجايى كه نه تنها فرشتگان در اواخر سوره، خود را «صافات» معرفى مى‏كنند: «و انا لنحن الصافون» (آيه 165)، بلكه خود را «و التاليات ذكرا» نيز مى‏شمارند: و انا لنحن المسبحون (آيه 166) و آنچه بيش از اين نيز قابل توجه است، تأثير تصوير نگارانه‏اى است كه از مجموعه قسمها حاصل گرديده است. تصوير صف بر اثر فعاليت «زجر» كه توسط ملائكه صورت مى‏گيرد و عبارت از عمل اخراج شيطان از ملا اعلى توسط آنهاست تقويت شده است. ذكر نيز عبارت از تسبيح پروردگار است و القاء كننده يكتايى اوست. سوره صافات، نشانى از توحيد را ارائه مى‏كند و در مقابل آن تصوير برگدانى از گروه‏هاى دشمن نشان داده مى‏شود كه شيطان كوچك و پيروان آنان در بين بشر است كه به اشكال گوناگون ظاهر مى‏شوند:
كوشش جهت رسيدن به ملا اعلى (آيات 6 به بعد)، ترديد آفرينى در ادعاى محمد و نسبت دادن پيام وى به الهام جن (آيه 158) و جنون (آيه 36) انكار توحيد الهى از طريق نسبت دادن دخترانى به وى كه در هيئت فرشتگان مجسم شده‏اند (آيه 149)، جنود آنان كه در مواجهه با جنود آسمانى قرار دارند (جنودنا، آيه 173) و در صفوف به هم فشرده ايستاده‏اند (صافون) و اين خود نماد توحيد است.
مواجهه بين دو نيرو كه ساختار بنيادين تمام سوره صافات است، در خدمت برانگيختن انتظارى آميخته با هيجان در مورد نتيجه رويارويى در ذهن شنونده قرار مى‏گيرد. طرف غالب نيز جهت تعيين اين نتيجه در پايان سوره ذكر شده است: و ان جندنا لهم الغالبون (آيه 173).
پس از گروه‏هاى فوق، گروهى كوچك از قسمها راجع به اماكنى است كه آميخته با تجليات خاص الهى است كه نقشى مهم در تاريخ رستگارى بشر ايفا كرده است تنها مكانى كه در قرآن به طور مكرر ذكر شده مكه است كه يكبار تنها و بار ديگر همراه با طور سينا به عنوانى مكانى دوم آمده است. در سه گروه قسم ديگر، پيوستگى قابل ملاحظه‏اى بين نحوه تركيب اجزاء قسم و متنى كه از پى مى‏آيد وجود ندارد.
سوره 95: والتين‏
1- والتين و الزيتون‏
2- و طور سينين‏
3- و هذا البلد الامين‏
4- لقد خلقنا الانسان فى أحسن تقويم‏
5- ثم رددناه اسفل سافلين‏
6-...
سوره با قسم به يك جفت ميوه و سپس يك جفت مكان آغاز مى‏شود. عبارت بعدى، دربرگيرنده مسيرى ديگر درباره عدم استقرار انسان از آغاز خلقت تا زمان وى در انتهاى حيات اوست. نتيجه‏اى كه از اين بحث دو قسمتى حاصل و بيان آن با حرف فاء آغاز مى‏گردد اين است كه عقيده به روز معاد قابل انكار نيست.
سوره 52: و الطور
1- والطور
2- و كتاب مسطور
3- فى رق منشور
4- و البيت المعور
5- و السقف المرفوع‏
6-...
اين سوره با شباهت زيادى كه به بخش آغازين سوره 95 دارد، در گروه قسم خود دو مكان مرتبط با وحى الهى را ذكر مى‏كند: كوه سينا و مكه وسيعترين مجموعه گروه‏هاى قسم كه قابل بحث باقى مى‏ماند و در عين حال از همه گروه‏هاى ديگر پيچيده‏تر است، عبارت از سوره‏هايى است كه راجع به پديده‏هاى ويژه آسمانى و بيشتر راجع به مراحل شب و روز مى‏باشد. تفاوت اين سوره‏ها از مواردى كه تاكنون مورد بحث قرار گرفته قابل توجه است. اين سوره‏ها نه راجع به پديده‏هاى طبيعى تصوير شده‏اى است كه خود به عنوان نشانه‏هاى حوادث عالم آخرت كه روزى فرا خواهد رسيد به كار رفته است و نه درباره اماكن مقدس ويژه‏اى است كه نشانه‏هاى نمادين موارد تاريخى تجلى الهى و يا وقايع مربوط به تعليمات الهى است، بلكه اين سوره‏ها به موضوعاتى انتزاعى از قبيل زمان وقوع مراحل يا نشانه‏هاى مشهود پديده‏هاى آسمانى باز مى‏گردد. جالب توجه‏ترين نشانه‏اى كه در اين گونه سوره‏ها وجود دارد يكنواختى تقريبى عبارتهايى است كه از پى مجموعه قسمها مى‏آيد، عبارتهاى گوناگون، در مواردى مختلف خود بر اصالت وحى محمدى تاكيد دارد و گاه به شخص مخاطب كه عبارت از محمد (ص) مى‏باشد، باز مى‏گردد:
ماودعك ربك و ما قلى ضحى 3
ولسوف يعطيك ربك فترضى ضحى 5
انه لقول رسول كريم تكوير 19
انه لقول فصل ثارق 13 (114)
نيز ممكن است بتوان اين آيه را نيز در عداد آيات فوق شمرد هل فى ذلك قسم لذى حجر (فجر 5)
درمواردى ديگر رابطه‏اى وثيق در آخر سوره بين متكلم كه مقام الوهيت است و شخص مؤمن يافت مى‏شود و خطاب به پيامبر (ص) مى‏تواند با كلماتى جايگزين گردد كه متوجه يك مؤمن متقى نمونه است. شخص مخاطب به مرحله‏اى جديد از ادراك درونى رسيده و به رضا (يرضى، ترضى، راضية، مرضية) نعمت و اطمينان (مطمئنة) دست يافته است:
و أما بنعمة ربك فحدث ضحى 11
فسبح باسم ربك العظيم واقعه 96
بل هو قرآن مجيد بروج 21
فى لوح محفوظ بروج 22
تشخيص گروه‏هاى قسم به مراحل زمان كه به نحو خاص در خدمت مقاصد دينى قرار گرفته در سوره‏هاى گوناگون آسان است. نظير:
والعصر 106 - 1
و الفجر 89- 1
و الليل اذا يسر 89 - 4

پی نوشت ها:

(114) - مؤلف به جز اين، سه مقاله ديگر در تحليل ساختارهاى بلاغى سوره يوسف و سور جزء سى ام قرآن تأليف كرده است. مقاله حاضر تنها نوشته وى است كه در مجله‏اى در ايران (لقمان) منتشر شده است. (ويراستار).

مقالات مشابه

اثر متقابل فقه و اخلاق در يكديگر

نام نشریهمكتب اسلام

نام نویسندهداوود الهامی